تقویت حس نوع دوستی و انسان دوستی، برای حرکت در مسیر جامعه توحیدی برای هر قشری در جامعه لازم است. در تعریف نوع دوستی گفتهاند انجام هر عملی که برای دیگران سودمند باشد با این انگیزه که دیگران در آسایش باشند یا کمبودی از زندگی آنها برچیده شود. گاهی انسانها میتوانند با اموال خود به یاری نیازمندان شتابند و گاهی نیز با تمام داشتهها و تواناییهای درونی خود. دانشجویان هم به عنوان قشر آگاه جامعه که خیلی اوقات زودتر از مسئولان، نیازها و کمبودهای جامعه را احساس میکنند، گاهی خودشان دست به کار میشوند و با آگاهیها و دانستههایی که در چنته دارند، قدمی برای محرومیت زدایی از جامعه بر میدارند. تابستان امسال چهارمین تابستانی است که جمعی از دانشجویان علاقهمند دانشگاه فردوسی با سازماندهی کانون دانشجویی حس هفتم این دانشگاه، طرح تدریس رایگان را در مناطق محروم شهر مشهد انجام میدهند. این کانون که در سال 1382 تاسیس شده از همان آغاز هدف خود را مبارزه با فقر فرهنگی که از مشکلات اقتصادی نشئت گرفته، تعیین کرده و بیشترین فعالیت را در مناطق محروم مشهد داشته است. کانون حس هفتم علاوه بر این طرح، فعالیتهای دیگری چون تجهیز و نوسازی کتابخانههای مناطق محروم با درآمد حاصل از فروش کتابهای اهدایی دانشجویان، رفع نیازمندیهای دانشآموزان محروم با حفظ کرامت آنان در قالب اهدای سبدهای غذایی، نوشتافزار و پوشاک، برگزاری جشنهای تولد برای کودکان بیسرپرست و بدسرپرست با کمک خیرین، برپایی همايشها و نمایشگاههای فرهنگی در دانشگاه با موضوعات فقر فرهنگی و اقتصادی، انحرافات فكري و اعتقادي، ازدواج، اعتیاد و ...، انتشار فصلنامه فرهنگی اجتماعی «حس هفتم» در دانشگاه و منطقه و بازدید از مناطق محروم برای آشنایی اعضای کانون با منطقه را در سالهای اخیر انجام داده است.
طرح تدریس رایگان
مسئله کاهش سن بزهکاری و مشکلات مرتبط با فقر که بیشتر مردم حاشیه شهرها با آن درگیر هستند و شدت یافتن این مسئله در تعطیلات تابستانی، کانون حس هفتم را بر آن داشت تا پس از نیازسنجی، طرح تدریس رایگان دانشآموزان را در منطقه محروم شهرک شهید باهنر مشهد اجرا کند. امیر حاجینژاد بشرویه، مسئول طرح تدریس کانون حس هفتم در توضیح این طرح میگوید: امسال چهارمین سال اجرای طرح تدریس در مناطق محروم است که با عنوان «دورها آوایی است که مرا میخواند» از هفت مرداد آغاز شده است و تا 18 شهریور ادامه دارد و در اجرای آن نزدیک به 25 هم یار، 35 مدرس و دو مشاور که همگی از دانشجویان هستند، مشارکت دارند. وی میافزاید: هدف از اجرای این طرح، کاهش آسیبهای موجود در منطقه و غنیسازی تعطیلات تابستانی دانشآموزان با ارائه آموزشهای علمی، فرهنگی، هنری، مذهبی و ورزشی به صورت رایگان به آنها و ارتقای سطح فرهنگی و اخلاقی دانشآموزان با برگزاری کلاسههای فوق برنامه است. ضمن اینکه دانشجویان هم با کاستیهای فرهنگی موجود در جامعه آشنا میشوند و زمینه ای برای الگوبرداری دانشآموزان از دانشجویان به عنوان نخبگان فرهنگی جامعه به وجود میآید. حاجینژاد درباره محتوای مطالب آموزشی میگوید: محتوا و رویکرد کلاسها فرهنگی است و کلاسهایی با موضوعات قرآن و اخلاق، زبان انگلیسی، بازی و ریاضی، املا و نگارش، خوشنویسی، خلاقیت، بهداشت و کمکهای اولیه، اطلاعات عمومی، فوتبال و ایروبیک برای دانشآموزان دختر و پسر در نظر گرفته شده است.
کانون حس هفتم برای بچهها ناآشنا نیست
فاطمه معافیان که در دانشگاه فردوسی علوم سیاسی میخواند، از دانشجویان حاضر در این طرح است و از اینکه میتواند برای دانشآموزان این منطقه کاری بکند خوشحال است. او میگوید: در این مدت کم سعی میکنیم با کارهایی که جنبه فرهنگی آموزشی دارند، دانشآموزان را پرورش دهیم و تلاش داریم فضایی ایجاد کنیم تا آنها به دور از دغدغههای محیطی بتوانند خلاقیتهای خود را نشان بدهند. وی میافزاید: بعد از گذشت چهار سال اسم کانون حس هفتم برای بچههای این منطقه ناآشنا نیست و نوعی رابطه دوستانه بین ما برقرار شده است. معافیان در پایان میگوید: چنان احساس خوبی بین دانشجویان و دانشآموزان به وجود آمده است که در پایان طرح نمیدانم چطور محبتها و حتی شیطنتهای آنها را فراموش کنم.
دیدن محرومیت ها تلنگر است
میلاد نویدپور، دانشجوی ادبیات فارسی که تدریس شیوه نگارش را در این طرح بر عهده دارد هم میگوید: از 90 دانشآموزی که با آنها کلاس داشتم، تعداد افرادی که لباس مناسب تنشان بود به 6 نفر هم نمیرسید. من از این موضوع به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم و فکر میکنم آمدن به اینجا و دیدن این محرومیتها تلنگر خوبی برای همه ما باشد. میلاد معتقد است: دانشآموزان اینجا خیلی به دانستن علاقهمندترند و درکلاس خیلی خوب نظر میدهند، اما از نظر فرهنگی و اقتصادی مشکلات زیادی دارند و بیشتر آنها از محیط زندگی خود ناراضیاند. وی اضافه میکند: مشکلات اقتصادی در این منطقه فراگیر است و مسئولان باید وارد عمل شوند.
طرز فکر و نگاهم عوض شد
فاطمه سروشیان دانشجوی دیگری است که در طرح تدریس از کادر اجرایی محسوب میشود. او میگوید تا پیش از این نگاه بدی به این منطقه و مردمش داشتم و وقتی به من پیشنهاد حضور در طرح را دادند، میترسیدم که شرکت کنم، اما حالا که با این دانشآموزان آشنا شدم، طرز فکر و نگاهم عوض شده است و دوست دارم قدمی هرچند کوچک برای این کودکان معصوم بردارم. سروشیان با اشاره به کمبودهای منطقه و درخواست از نهادهایی چون شهرداری برای کمک رسانی و خدماتدهی بیشتر، ادامه میدهد: فقر فرهنگی اینجا بیداد میکند و متاسفانه امنیت این منطقه هم کم است و اگر به محیط اینجا توجه شود، دانشآموزان رشد خوبی خواهند داشت. وی میافزاید: بچههای اینجا با کوچکترین نگاه و محبتی به ما وابسته میشوند و ارتباطی قلبی بین ما شکل گرفته است.
در پایان باید به این نکته اشاره داشت که چنین فعالیتهای دانشجویی خودجوشی با وجود اینکه تاثیرات زیادی بر کاهش کاستیهای فرهنگی در مناطق محروم دارد، به دلیل حمایت نکردن مسئولان به شکل محدود و در ایام خاصی مثل تابستان برگزار میشود و جا دارد مسئولان با درک درست از فقر فرهنگی موجود در مناطق حاشیهنشین، یاریگر چنین برنامههای خداپسندانهای در جامعه باشند. دانشجویان به عنوان قشر آگاه جامعه با اندوختههای مادی، معنوی و علمی هرچند اندک خود به مبارزه با فقر فرهنگی رفتهاند و منتظر حمایتهای مسئولان در این زمینه هستند.
مصطفی شوشتری
طرح تدریس رایگان
مسئله کاهش سن بزهکاری و مشکلات مرتبط با فقر که بیشتر مردم حاشیه شهرها با آن درگیر هستند و شدت یافتن این مسئله در تعطیلات تابستانی، کانون حس هفتم را بر آن داشت تا پس از نیازسنجی، طرح تدریس رایگان دانشآموزان را در منطقه محروم شهرک شهید باهنر مشهد اجرا کند. امیر حاجینژاد بشرویه، مسئول طرح تدریس کانون حس هفتم در توضیح این طرح میگوید: امسال چهارمین سال اجرای طرح تدریس در مناطق محروم است که با عنوان «دورها آوایی است که مرا میخواند» از هفت مرداد آغاز شده است و تا 18 شهریور ادامه دارد و در اجرای آن نزدیک به 25 هم یار، 35 مدرس و دو مشاور که همگی از دانشجویان هستند، مشارکت دارند. وی میافزاید: هدف از اجرای این طرح، کاهش آسیبهای موجود در منطقه و غنیسازی تعطیلات تابستانی دانشآموزان با ارائه آموزشهای علمی، فرهنگی، هنری، مذهبی و ورزشی به صورت رایگان به آنها و ارتقای سطح فرهنگی و اخلاقی دانشآموزان با برگزاری کلاسههای فوق برنامه است. ضمن اینکه دانشجویان هم با کاستیهای فرهنگی موجود در جامعه آشنا میشوند و زمینه ای برای الگوبرداری دانشآموزان از دانشجویان به عنوان نخبگان فرهنگی جامعه به وجود میآید. حاجینژاد درباره محتوای مطالب آموزشی میگوید: محتوا و رویکرد کلاسها فرهنگی است و کلاسهایی با موضوعات قرآن و اخلاق، زبان انگلیسی، بازی و ریاضی، املا و نگارش، خوشنویسی، خلاقیت، بهداشت و کمکهای اولیه، اطلاعات عمومی، فوتبال و ایروبیک برای دانشآموزان دختر و پسر در نظر گرفته شده است.
کانون حس هفتم برای بچهها ناآشنا نیست
فاطمه معافیان که در دانشگاه فردوسی علوم سیاسی میخواند، از دانشجویان حاضر در این طرح است و از اینکه میتواند برای دانشآموزان این منطقه کاری بکند خوشحال است. او میگوید: در این مدت کم سعی میکنیم با کارهایی که جنبه فرهنگی آموزشی دارند، دانشآموزان را پرورش دهیم و تلاش داریم فضایی ایجاد کنیم تا آنها به دور از دغدغههای محیطی بتوانند خلاقیتهای خود را نشان بدهند. وی میافزاید: بعد از گذشت چهار سال اسم کانون حس هفتم برای بچههای این منطقه ناآشنا نیست و نوعی رابطه دوستانه بین ما برقرار شده است. معافیان در پایان میگوید: چنان احساس خوبی بین دانشجویان و دانشآموزان به وجود آمده است که در پایان طرح نمیدانم چطور محبتها و حتی شیطنتهای آنها را فراموش کنم.
دیدن محرومیت ها تلنگر است
میلاد نویدپور، دانشجوی ادبیات فارسی که تدریس شیوه نگارش را در این طرح بر عهده دارد هم میگوید: از 90 دانشآموزی که با آنها کلاس داشتم، تعداد افرادی که لباس مناسب تنشان بود به 6 نفر هم نمیرسید. من از این موضوع به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم و فکر میکنم آمدن به اینجا و دیدن این محرومیتها تلنگر خوبی برای همه ما باشد. میلاد معتقد است: دانشآموزان اینجا خیلی به دانستن علاقهمندترند و درکلاس خیلی خوب نظر میدهند، اما از نظر فرهنگی و اقتصادی مشکلات زیادی دارند و بیشتر آنها از محیط زندگی خود ناراضیاند. وی اضافه میکند: مشکلات اقتصادی در این منطقه فراگیر است و مسئولان باید وارد عمل شوند.
طرز فکر و نگاهم عوض شد
فاطمه سروشیان دانشجوی دیگری است که در طرح تدریس از کادر اجرایی محسوب میشود. او میگوید تا پیش از این نگاه بدی به این منطقه و مردمش داشتم و وقتی به من پیشنهاد حضور در طرح را دادند، میترسیدم که شرکت کنم، اما حالا که با این دانشآموزان آشنا شدم، طرز فکر و نگاهم عوض شده است و دوست دارم قدمی هرچند کوچک برای این کودکان معصوم بردارم. سروشیان با اشاره به کمبودهای منطقه و درخواست از نهادهایی چون شهرداری برای کمک رسانی و خدماتدهی بیشتر، ادامه میدهد: فقر فرهنگی اینجا بیداد میکند و متاسفانه امنیت این منطقه هم کم است و اگر به محیط اینجا توجه شود، دانشآموزان رشد خوبی خواهند داشت. وی میافزاید: بچههای اینجا با کوچکترین نگاه و محبتی به ما وابسته میشوند و ارتباطی قلبی بین ما شکل گرفته است.
در پایان باید به این نکته اشاره داشت که چنین فعالیتهای دانشجویی خودجوشی با وجود اینکه تاثیرات زیادی بر کاهش کاستیهای فرهنگی در مناطق محروم دارد، به دلیل حمایت نکردن مسئولان به شکل محدود و در ایام خاصی مثل تابستان برگزار میشود و جا دارد مسئولان با درک درست از فقر فرهنگی موجود در مناطق حاشیهنشین، یاریگر چنین برنامههای خداپسندانهای در جامعه باشند. دانشجویان به عنوان قشر آگاه جامعه با اندوختههای مادی، معنوی و علمی هرچند اندک خود به مبارزه با فقر فرهنگی رفتهاند و منتظر حمایتهای مسئولان در این زمینه هستند.
مصطفی شوشتری