فناوری سفر در بسیاری از خانوادهها و فرهنگها اختراع نشده است! شاید بهنظرتان عجیب بیاید، ولی، مثلا، در خانوادۀ ما مفهوم سفر خیلی غریب است. ما کشاورز و کشاورززادهایم و کشاورزی با سفر خیلی نسبتی ندارد. در دنیای ما یکی دو دلیل عمده برای سفر معتبر و محترم بود که صلۀ رحم و درمان و نیز زیارت از جملۀ این دلایل بودند، اما سفر بهمفهوم «سیاحت» برای ما عجیب و غریب بود. هنوز هم وقتی کسی میشنود که یکی برای دیدن یک شهر و تفریح به سفر رفته تعجب میکند و حرفهایی میزند که نتیجهاش انکار و تخطئۀ سفر است!
در ادبیات ما هم در بسیاری از متون سفر صورت خوشایندی ندارد؛ حداقلش این است که همین اواخر اخوانثالث گفته است که «نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد». دشواریهای سفر در اعصار گذشته هم قطعاً در این نوع نگاه تأثیر داشته است. طبیعتاً وقتی کسی میخواسته، مثلا، از مشهد ما به اصفهان برود مدت زیادی درگیر سفر بوده و سفر او مشقت زیادی داشته است، از جمله اینکه در راه خطرهایی مثل بیماریهای مختلف و حملۀ راهزنان و یا اتمام آذوقه و اینطور چیزها او را تهدید میکرده است. طبعاً سفر برای مردم محروم که امکانات زیادی نداشتهاند و نمیتوانستهاند برای سفر تدارک لازم را ببینند خیلی سختتر بوده است.
در قرآن کریم هست که گروهی از مردم متمول و توانمند در شرایطی که سفرها آسان شده دعا میکنند و از خدا میخواهند که «باعد بین اسفارنا»؛ یعنی کاری کن که سفر پرمشقتتر باشد. گویی یکی از دلایل این دعا آن بوده که هرکس و ناکسی نتواند سفر کند و سفر برای توانگران یک امتیاز باقی بماند. طبعاً چنین دعایی عقوبت الهی را هم بهدنبال داشته است.
همین سفر واجب حج هم مشقتهایی داشته است. حتی یکی از اهل تحقیق میگفت انگار این سفر نوعی جریمه برای تمول و سرمایهدار شدن هم بوده است و برخی از مردم وقتی به مرز ثروتمندی میرسیدهاند بهدلیل دشواری این وظیفه اموال خود را میبخشیدهاند تا این سفر بر آنها واجب نشود. هنوز هم این نگاه به سفر وجود دارد. هرچند هنوز هم سفر مقدمات بسیاری میخواهد و دشواریهایی دارد، ولی قطعاً بهدشواری آن دوران نیست. اما نگاه به سفر و نوع تلقی ذهنی از این پدیده در مردم طبقات پایینتر هنوز خیلی تغییر نکرده است، در حالی که سفر بسیار سازنده است و در کنار دشواریهایش فواید بسیار زیادی نیز دارد.
طراحی شیوههای سفر آسان و فراهم کردن زیرساختهایی، بهویژه برای حمایت از سفر مردم طبقات متوسط و مستضعف جامعه، باید در دستور کار اهل فکر و برنامهریزی و نیز مدیران و متولیان اجتماع باشد، چرا که سفر در آیین ما بسیار اهمیت دارد و در قرآن کریم نیز بسیار به آن پرداخته شده، اما متأسفانه دلهای مردم ما هنوز سفری نیست! دربارۀ سفر بیشتر خواهم نوشت، ان شاء ا... .
در ادبیات ما هم در بسیاری از متون سفر صورت خوشایندی ندارد؛ حداقلش این است که همین اواخر اخوانثالث گفته است که «نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد». دشواریهای سفر در اعصار گذشته هم قطعاً در این نوع نگاه تأثیر داشته است. طبیعتاً وقتی کسی میخواسته، مثلا، از مشهد ما به اصفهان برود مدت زیادی درگیر سفر بوده و سفر او مشقت زیادی داشته است، از جمله اینکه در راه خطرهایی مثل بیماریهای مختلف و حملۀ راهزنان و یا اتمام آذوقه و اینطور چیزها او را تهدید میکرده است. طبعاً سفر برای مردم محروم که امکانات زیادی نداشتهاند و نمیتوانستهاند برای سفر تدارک لازم را ببینند خیلی سختتر بوده است.
در قرآن کریم هست که گروهی از مردم متمول و توانمند در شرایطی که سفرها آسان شده دعا میکنند و از خدا میخواهند که «باعد بین اسفارنا»؛ یعنی کاری کن که سفر پرمشقتتر باشد. گویی یکی از دلایل این دعا آن بوده که هرکس و ناکسی نتواند سفر کند و سفر برای توانگران یک امتیاز باقی بماند. طبعاً چنین دعایی عقوبت الهی را هم بهدنبال داشته است.
همین سفر واجب حج هم مشقتهایی داشته است. حتی یکی از اهل تحقیق میگفت انگار این سفر نوعی جریمه برای تمول و سرمایهدار شدن هم بوده است و برخی از مردم وقتی به مرز ثروتمندی میرسیدهاند بهدلیل دشواری این وظیفه اموال خود را میبخشیدهاند تا این سفر بر آنها واجب نشود. هنوز هم این نگاه به سفر وجود دارد. هرچند هنوز هم سفر مقدمات بسیاری میخواهد و دشواریهایی دارد، ولی قطعاً بهدشواری آن دوران نیست. اما نگاه به سفر و نوع تلقی ذهنی از این پدیده در مردم طبقات پایینتر هنوز خیلی تغییر نکرده است، در حالی که سفر بسیار سازنده است و در کنار دشواریهایش فواید بسیار زیادی نیز دارد.
طراحی شیوههای سفر آسان و فراهم کردن زیرساختهایی، بهویژه برای حمایت از سفر مردم طبقات متوسط و مستضعف جامعه، باید در دستور کار اهل فکر و برنامهریزی و نیز مدیران و متولیان اجتماع باشد، چرا که سفر در آیین ما بسیار اهمیت دارد و در قرآن کریم نیز بسیار به آن پرداخته شده، اما متأسفانه دلهای مردم ما هنوز سفری نیست! دربارۀ سفر بیشتر خواهم نوشت، ان شاء ا... .